-
خداحافظ
پنجشنبه 18 اسفندماه سال 1384 10:54
سیستم بلاگ اسکای بابت ارائه خدمات در مدتی که مهمانشان بودم متشکرم. این وبلاگ دیگر به روز رسانی نخواهد شد . لطفا به آدرس جدید وبلاگ مراجعه فرمایید http://rezashabbin.blogspot.com
-
چشم چران - قسمت دوم
سهشنبه 10 خردادماه سال 1384 21:24
موقع شنیدن روضه شب عاشورا گونه های من هم مثل گونه های پدر علی اصغر خیس شده بود روضه خوان جایش را با مداح عوض کرد بوی سیب و حرم حبیب و حسین غریب و کرب و بلا بوی انبر خنجر روی حنجر کرب و بلا بوی دود صورت کبود و بوی دود و صورت کبود و کرب و بلا بوی یاس و حرم عباس و خدای احساس و کرب و بلا دیدم همه دارن با امام حسین حرف می...
-
چشم چران - قسمت نخستین
چهارشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1384 22:21
دسته سینه زن داشت وارد تکیه می شد و این شعر را می خواندند صبح فردا بدنش زیر صم اسبان است مکن ای صبح طلوع امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع من هم با دوستانم داشتیم مردم را دید می زدم البته من بر خلاف بقیه دوستانم داشتم پسرها را دید می زدم در میان جمعیت پدری که پسر معلولش را روی ویلچر حمل می کرد نظرم را...
-
فقط برای یک نیاز
سهشنبه 16 فروردینماه سال 1384 22:54
صبح زود بود تلفنم زنگ زد من : الو بفرمایید؟ احسان : سلام رضا . سال نوت مبارک من : به به ! آقا احسان گل . صد سال به این سالها احسان : رضا یه زحمتی برات دارم من : اختیار داری چه خدمتی از من ساختست؟ احسان : من الان تو پارکم . تو هم بیا اینجا . کارت دارم من : باشه الان لباس می پوشم و می یام چند سالی میشه که احسان رو...
-
توضیحی درباره لوگوی وبلاگ و چند تا چیزه دیگه
جمعه 21 اسفندماه سال 1383 22:01
با سلام . اولا این مطلب باید زود تر ارائه می شد . در طراحی لوگو این وبلاگ از پنج عکس استفاده کرده ام که اولی از سمت چپ لوگوی و بلاگِ دوست بسیار خوبمان آقا مهدی است . سعی کردم تا در این لوگو پیام های زیادی گنجانده شود . ولی به علت کمبود وقت نواقص زیادی دارد . ثانیا آمار بازدید از سایت حکایت از کم بیننده بودن سایت نمی...
-
از شریعتیسم تا شهرام - شهرزادیسم
پنجشنبه 13 اسفندماه سال 1383 13:28
ابتدا توجه شما رو به نوشته ای از وبلاگ دوست بسیار عزیزمان جناب شهرام - شهرزاد جلب می کنم : ....ایـن مـنـم هـیچـکس و بعنـوان هیچـکس حـرف می زنـم خـواهـش می کنم بعضی از دوستانم تریپ روشنـفکر ِ از پشت بام ِ تحـجـر افتـاده را نگیـرند و نگوینـد : (( خـوب تـو دوسـت نـداری مطالـب فوق را نخوان )) من حق دارم بخوانم حـق دارم...
-
هر کسی نغمه خود خواند و از صفحه رود
جمعه 30 بهمنماه سال 1383 12:32
هر کسی نغمه خود خواند و از صفحه رود ... صحنه پیوسته بجاست
-
اولین گفتگوی من با شما
سهشنبه 13 بهمنماه سال 1383 19:29
من: سلام شما: علیک سلام من: حالت چطوره عزیزم؟ شما: ممنون. شما رو به جا نمی آرم؟ من: من مدت هاست که وبلاگ شمارو می خونم شما: اسمت چیه؟ من: رضا ... رضا شب بین ... شما: پس چرا کامنت نمی دادی؟ من: شرمنده. از این به بعد می دم؟ شما: اه ... جون من ؟ چند سالته آقا رضا ؟ من: ۲۰ سال شما: ادامشو شما بگید